دنیای خاکستری تنهایی اَم...

به یاد آرزوهایم سکوتی میکنم بالاتر از فریاد...

دنیای خاکستری تنهایی اَم...

به یاد آرزوهایم سکوتی میکنم بالاتر از فریاد...

دنیای خاکستری تنهایی اَم...

- یادت/یادم باشد...

✦هیـــچ وقت خودت را برای کسی شـَرح نده...
کسی که تـو را دوست داشته باشد ،
نــیازی به این کار ندارد
و کسی که تـو را دوست ندارد ،
آن را بـاور نخواهد کرد...
------------------------------------------------------
✧دل بهـــر شکستن است ، بیـــهوده مـَرنــج...!
------------------------------------------------------
✦آرام آرام ،
دانه دانه ،
سنگ ریـزه می اندازی
میان بــرکه ی کوچک تنهایی هایم...
چه ساده
پـریشانم میکنی ،
چه ساده
میخنـدی...
------------------------------------------------------
✧تـو مپنـدار که خاموشی من
هست بـُرهان فــَراموشی من...
------------------------------------------------------
✦هـوای ابر پاییـزم به آسانی نمی بارم...
ولی با تـو ، فقـط با تـو هــزاران گفتنی دارم!
------------------------------------------------------
✧من از نزدیک بودن های دور می ترسم...

نویسندگان

۳ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «شقایق» ثبت شده است

lale

دلــــ ـتنگی

خوشه انگـــور نیست

که بمانـــد و مویـــز شود...

دلــــ ـتنگی،

بــرگ گل شقایــــق است...

که بی تــو

پشت ایــن پنجــره های همیشه منتظــــر

پــــر پــــر می‌شود...

می‌پـوســـد...

می‌میــــــرد...

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۰ خرداد ۹۲ ، ۱۸:۱۳
بی ستاره ...




paeez bahar asheq


پـــیـداستـــ هنـــوز شــقـایــق نــشـدی ...

زنــــدانـــی زنـــدان دقـــایـــق نــشــدی ...

وقــتــــی کــ ه مـــرا از دل خـــود مـــی رانـــی ...

یـــعـنــــی کــ ه تـــو هیــچ وقـــتــــ عــاشق نــشـــدی ...

تــــلخ اسـتــــ کــ ه بـا درد مـــوافـــق شــده اسـتــــ ...

زرد اسـتــــ کــ ه لــبـــریــــز حـقـایــــق شــده اسـتــــ ...

شـــاعــــر نـــشــدی وگـــرنــ ه مــــی فــهمـیــــدی ...

پــــایـیـــز بـهـــاریــسـتـــــ کــ ه عــاشــق شـده اسـتـــ ...!

مـیـلاد عـرفـان پــور


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱ خرداد ۹۱ ، ۰۲:۵۶
بی ستاره ...


چقدر فاصله اینجاست بین آدم ها

چقدر عاطفه تنهاست بین آدم ها

کسی به حال شقایق دلش نمی سوزد

و او هنوز شکوفاست بین آدم ها

کسی به خاطرپروانه ها نمی میرد

تب غرور چه بالاست بین آدم ها

و ازصدای شکستن کسی نمی شکند

چقدر سردی وغوغاست بین آدم ها

میان کوچه دل ها فقط زمستانست

هجوم ممتد سرد ماست بین آدم ها

ز مهربانی دل ها دگر سراغی نیست

چقدر قحطی رویاست بین آدم ها

کسی به نیت دل ها دعا نمی خواند

غروب زمزمه پیداست بین آدم ها

و حال آینه را هیچ کس نمی پرسد

همیشه غرق مدا راست بین آدم ها

غریب گشتن احساس درد سنگینی ست

و زندگی چه غم افزارست بین آدم ها

مگر که کلبه دل ها چقدر جا دارد؟

چقدر راز و معماست بین آدم ها

سلام آبی دریا بدون پاسخ ماند

سکوت ، گرم تماشاست بین آدم ها

چه ماجرای عجیبی ست این تپیدن دل

و اهل عشق چه رسواست بین آدم ها

چه می شود همه از جنس آسمان باشیم؟

طلوع عشق چه زیباست بین آدم ها

میان این این همه گل های ساکن اینجا

چقدر پونه شکیباست بین آدم ها

تمام پنجره ها بی قرار بارانند

چقدر خشکی و صحراست بین آدم ها

و کاش صبح ببینم که باز مثل قدیم

نیاز و مهر و تمناست بین آدم ها

بهار کردن دل ها چه کار دشواریست

و عمر شوق،چه کوتاست بین آدم ها

میان تک تک لبخندها غمی سرخ ست

و غم به وسعت یلداست بین آدم ها

به خاطر تو سرودم چرا که تنها تو

دلت به وسعت دریاست بین آدم ها......

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۳ بهمن ۹۰ ، ۰۲:۵۸
بی ستاره ...