دلتنگ در حسرت
سه شنبه, ۶ دی ۱۳۹۰، ۰۳:۰۸ ق.ظ
خدایا...
نمی دانم که با این ناسپاسی، چگونه تمنایم را از تو طلب نمایم.
از تو که خورشیدی را در زمستانی ترین روزهای زندگیم تاباندی،
به خود بالیدم که چنین عزیز درگاهت بوده ام!
اینک خورشیدم در افق آرزوها در حال غروب است؛
و مانده ام دلتنگ در حسرت آرزوهای مانده بر دل
و هراس از سکوت و تنهایی ِ شب...