دنیای خاکستری تنهایی اَم...

به یاد آرزوهایم سکوتی میکنم بالاتر از فریاد...

دنیای خاکستری تنهایی اَم...

به یاد آرزوهایم سکوتی میکنم بالاتر از فریاد...

دنیای خاکستری تنهایی اَم...

- یادت/یادم باشد...

✦هیـــچ وقت خودت را برای کسی شـَرح نده...
کسی که تـو را دوست داشته باشد ،
نــیازی به این کار ندارد
و کسی که تـو را دوست ندارد ،
آن را بـاور نخواهد کرد...
------------------------------------------------------
✧دل بهـــر شکستن است ، بیـــهوده مـَرنــج...!
------------------------------------------------------
✦آرام آرام ،
دانه دانه ،
سنگ ریـزه می اندازی
میان بــرکه ی کوچک تنهایی هایم...
چه ساده
پـریشانم میکنی ،
چه ساده
میخنـدی...
------------------------------------------------------
✧تـو مپنـدار که خاموشی من
هست بـُرهان فــَراموشی من...
------------------------------------------------------
✦هـوای ابر پاییـزم به آسانی نمی بارم...
ولی با تـو ، فقـط با تـو هــزاران گفتنی دارم!
------------------------------------------------------
✧من از نزدیک بودن های دور می ترسم...

نویسندگان

۳۰ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «عاشق» ثبت شده است

dele adam ha




حــواسمــون بــاشـ ه .....

دل آدما...!!

شیشـ ه نیست که روی آن...!!

* هــــــا * کنیم...!!

.
.
.
.
.


بعد با انگـــشت قـــ♥ ـلب بکشیم و...!!

وایسیم آب شـــدنش رو تماشــــا کنیم...!!

و کیـــــف کنیم...!!

رو شیشه نـــازک دل آدمـــا...!!

اگـــه قلبــــــ♥ ـــی کشیدی...!!

باید مــــــــردونـ ه پـــــــاش وایســــتی...!!



۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۴ فروردين ۹۱ ، ۰۴:۰۴
بی ستاره ...

بـدون بـــاران ...

bedone baran

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۷ فروردين ۹۱ ، ۱۸:۱۶
بی ستاره ...

khodaya

ای زیـبـاتـــریـن

شــادی را بـه کسانـی هــدیـه مــی کنـــم که آنـــرا از مـن گرفتـنـد

عشــقـم را بیــن کسانــی تقـسیــم مـی کنــم که دلـــم را شکستـنــد

دعـایـــم را نـثـــار کسانـــی مـی کنـــم که نـفــریـنــم کـردنــد

مـحـبـتم را بـه کسانــی مــی دهـــم که بــر دلــم زخم نــهادنــد

مــی خواهم بر غــم تبـرها، درخـت شــوم

مـــی خـواهــم بــر روی پــاهـایـــم بـایــستـــم تــا آسـمان شـــانـه هـــایــم را لـمس کنــد

مــی خـواهـم بـــخنـدم

چـــون که هنــــوز تــو بـــا منـــی

خـــدایــا عـاشقــت هستــــم ... مــــرا دوست بــــدار

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ فروردين ۹۱ ، ۲۰:۵۵
بی ستاره ...

گاه یڪ سنجاقڪ

به تو دل مے بندد

و تو هر روز سحر

مے نشینے لب حوض

تا بیاید از راه

از خم پیچڪ نیلوفرها

روے موهاے سرت بنشیند

یا ڪه از قطره آب ڪف دستت بخورد

گاه یڪ سنجاقڪ

همه معنے یڪ زندگے است...

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۰ دی ۹۰ ، ۱۰:۵۲
بی ستاره ...


لبت نه گوید و پیداست میگوید دلت اری

که اینسان دشمنی یعنی که خیلی دوستم داری

دلت می اید ایا از زبانی این همه شیرین

تو تنها حرف تلخی را همیشه بر زبان داری

نمیرنجم اگر باور نداری عشق نابم را

که عاشق از عیار افتاده در این عصر عیاری

چه میپرسی ضمیر شعر هایم کیست ان من

مبادا لحظه ای حتی مرا اینگونه پنداری

ترا چون ارزو هایم همیشه دوست خواهم داشت

به شرطی که مرا در ارزوی خویش نگذاری

چه زیبا میشود دنیا برای من اگر روزی

نو از انی که هستی ای معما پرده برداری

چه فرقی میکند فریاد یا پزواک جان من

چه من خود را بیازارم چه نو خود را بیازاری

صدایی از صدای عشق خوش تر نیست حافظ گفت

اگرچه بر صدایش زخم ها زد تیغ تاتاری

محمد علی بهمنی

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۰ دی ۹۰ ، ۱۰:۳۱
بی ستاره ...

ما گنهکاریم، اری، جرم ما هم عاشقی است

اری اما انکه ادم هست و

عاشق نیست، کیست؟


زندگی بی عشق، اگر باشد، همان جان کندن است

دم به دم جان کندن

ای دل کار دشواری است، نیست؟


زندگی بی عشق، اگر باشد، لبی بی خنده است

بر لب بی خنده باید

جای خندیدن گریست


paeezi


زندگی بی عشق اگر باشد، هبوطی دائم است

انکه عاشق نیست، هم

اینجا هم اینجا دوزخی است


عشق عین اب ماهی یا هوای ادم است

می توان ای دوست بی اب و هوا

یک عمر زیست؟


تا ابد در پاسخ این چیستان بی جواب

بر در و دیوار می پیچد طنین

چیست؟ چیست؟

قیصر امین پور

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۰ دی ۹۰ ، ۱۰:۲۹
بی ستاره ...

تو کجایی سهراب؟

آب را گل کردند چشم ها را بستند و چــ ِ با دل کردند...

وای سهراب کجایی آخر؟...

زخم ها بر دل عاشق کردند خون بــ ِ چشمانِ شقایق کردند !

تو کجایی سهراب؟

کـ ِ همین نزدیکی عشق را دار زدند,

همه جا سایهــ ی دیوار زدن!

تو کجایی سهراب کـ ِ تمامـــ احساسم را کشتند...

وای سهراب دلمــ را کشتند...

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۰ دی ۹۰ ، ۱۴:۵۹
بی ستاره ...

mimi

دچـــار یعنی عاشق!!

و فکر کن کـ ِ چـ ِ تنهاست

اگر کـ ِ ماهی کوچکــ

دچــار دریای بی کـــران باشد

دچـــار باید بود ...

وگرنه زمزمه حیرت میان دو حرف حرامـــ خواهد شد

و عشــــــق صدای فـاصـلهــ هاست ...

فـاصـلهــ ـهایی که غرق ابهامند ...

« سهراب »

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۰ دی ۹۰ ، ۱۴:۵۸
بی ستاره ...

chatr

فراموش کردن ساده نیست

بین دوست نداشتن و فراموش کردن تفاوت است، میشود کسی را دوست نداشت اما نمیشود او را فراموش کرد.

———-


یک نصیحت دوستانه

خاطراتش را بکش قبل از آنکه خاطره هایش تو را بکشند.

————


آدم شناسی

آدم ها را از قدمت دوستانشان بشناس نه از تعداد دوستانشان.


————


دل کندن

دل کندن اگر که کار آسانی بود، فرهاد به جای بیستون، دل می‏کند.


————


باید خاکی بود

باران که ببارد، فقط عاشق‏ ها و کرم‏ ها بیرون می‏ آیند، برای زیر باران بودن باید خاکی بود.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱ ارديبهشت ۹۰ ، ۱۷:۰۸
بی ستاره ...

yejuri

باز که چشماتو نبستی، ببینم باز که نشستی

می دونم یه جوری هستی که دلت از همه سیره

اما بهتره بدونی طبق اصل مهربونی

دل واسه عاشق نبودن راه نداره، نا گزیره

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۸ فروردين ۹۰ ، ۰۰:۵۸
بی ستاره ...