سنـجـــ ـــاقــڪ...
جمعه, ۳۰ دی ۱۳۹۰، ۱۰:۵۲ ق.ظ
گاه یڪ سنجاقڪ
به تو دل مے بندد
و تو هر روز سحر
مے نشینے لب حوض
تا بیاید از راه
از خم پیچڪ نیلوفرها
روے موهاے سرت بنشیند
یا ڪه از قطره آب ڪف دستت بخورد
گاه یڪ سنجاقڪ
همه معنے یڪ زندگے است...
گاه یڪ سنجاقڪ
به تو دل مے بندد
و تو هر روز سحر
مے نشینے لب حوض
تا بیاید از راه
از خم پیچڪ نیلوفرها
روے موهاے سرت بنشیند
یا ڪه از قطره آب ڪف دستت بخورد
گاه یڪ سنجاقڪ
همه معنے یڪ زندگے است...