در هجوم تنهایی...
دوشنبه, ۴ دی ۱۳۹۱، ۰۳:۲۶ ب.ظ
پنــهان کــردن اشک پشت لبخـنــد خیلــی سختـه !!!
اینکـه بغـض داشته بـاشــی
و ایـن که خــودت را در هجــوم تنــهایــی سـرپـا نگه داری
و دائــم به خـودت بگـی قــوی بـاش
ولـی مـی دونــی که قــوی نیـستــی
و دلـت اونـقـــدر گــرفتــه و تـو سیـنه سنگینــی مـی کنـه
که احـساس خفـگـــی بهت دست میــده
اونـجــاست که میخــواهـی با تمام وجــودت
فــــریـاد بـزنـی فــــــریــاد...!!!
امـا بغــض راه فــــریـاد تـو بسته
و تــو همچنـان سکــوت مـی کنــی ،
سکـوتــــ
و سکــــوتـــــ
و سکــــوتـــــــ....