هر روز و هر لحظه...
چهارشنبه, ۱۰ آبان ۱۳۹۱، ۰۲:۳۶ ق.ظ
مـن هـر روز و هـر لحظـه نگــرانت مـی شـوم کـه چه مـی کنـی !؟
پنجــره ی اتاقــم را باز می کنــم و فریــاد می زنــم
تنهـاییـت بــرای من ...
غصـه هایت بــرای من ...
همه بغـض ها و اشک هایت بــرای من ..
بخنــد برایــم بخنــد آنقـــدر بلنـــد
تا من هـم بشنــوم صــدای خنــده هایت را...
صـــدای همیشـه خوب بــودنت را...
دلــــم بــرایت تنـگ شــــده...