اگـــر سهـــم من از همـ ه ستــــاره هــای آسمـان
ســو ســـوی غــریــبـی است ؛
غـمــی نیـــست همیـــن انتــظار رسیـــدن شب
بـــرایـــــم کافــــی است ....!!!
اگـــر سهـــم من از همـ ه ستــــاره هــای آسمـان
ســو ســـوی غــریــبـی است ؛
غـمــی نیـــست همیـــن انتــظار رسیـــدن شب
بـــرایـــــم کافــــی است ....!!!
ماه من غصه چرا ؟
آسمان را بنگر، که هنوز، بعد صدها شب و روز
مثل آن روز نخست، گرم و آبی و پر از مهر به ما می خندد
یا زمینی را که، دلش از سردی شبهای خزان نه شکست و نه گرفت
بلکه از عاطفه لبریز شد و نفسی از سر امید کشید
و در آغاز بهار، دشتی از یاس سپید، زیر پاهامان ریخت
تا بگوید که هنوز، پر امنیت احساس خداست
ماه من غصه چرا ؟
تو مرا داری و من هر شب و روز، آرزویم همه خوشبختی توست
ماه من، دل به غم دادن و از یاس سخن ها گفتن
کار آن هایی نیست که خدا را دارند
ماه من، غم و اندوه اگر هم روزی، مثل باران بارید
یا دل شیشه ای ات از لب پنجره عشق، زمین خورد و شکست
با نگاهت به خدا چتر شادی وا کن
و بگو با دل خود که خدا هست، خدا هست هنوز
او همانیست که در تارترین لحظه شب، راه نورانی امید نشانم می داد
او همانیست که هر لحظه دلش میخواهد همه زندگی ام، غرق شادی باشد
ماه من... غصه اگر هست بگو تا باشد
معنی خوشبختی، بودن اندوه است
اینهمه غصه و غم، اینهمه شادی و شور
چه بخواهی و چه نه ،میوه یک باغند
همه را با هم و با عشق بچین، ولی از یاد مبر
پشت هر کوه بلند سبزه زاری است پر از یاد خدا
و در آن باز کسی می خواند که
خدا هست
خدا هست
خدا هست هنوز
خدایا...
نمی دانم که با این ناسپاسی، چگونه تمنایم را از تو طلب نمایم.
از تو که خورشیدی را در زمستانی ترین روزهای زندگیم تاباندی،
به خود بالیدم که چنین عزیز درگاهت بوده ام!
اینک خورشیدم در افق آرزوها در حال غروب است؛
و مانده ام دلتنگ در حسرت آرزوهای مانده بر دل
و هراس از سکوت و تنهایی ِ شب...
قسمت
خدایا ؛ کسی را که قسمت کس دیگریست ، سر راهمان قرار نده تا شب های دلتنگیش برای ما باشد و روزهای خوشش برای دیگری ....
عشق دو طرفه
در لحظه نخست ، عشق دوطرفه وجود و معنایی ندارد ....