گاهی دلت بهانه ی من را گرفت ، انگیزه بهانه ی او را عوض نکن!
با عشق اهل خانه هر کس که میشوی ، با کعبه نیز خانه او را عوض نکن!
گاهی دلت بهانه ی من را گرفت ، انگیزه بهانه ی او را عوض نکن!
با عشق اهل خانه هر کس که میشوی ، با کعبه نیز خانه او را عوض نکن!
انگشتــم را نــخ بسـتــم
تـا بـه یــــاد آورم
فـــرامـــوشــت کــــرده ام !![]()
![]()
![]()


حمـاقـت کـه شـاخ و دم نــدارد!
حمـاقـت یـعنــﮯ مــن کـه
اینقـــدر میـــروم تــا تـــو دلتنــگ ِ مــن شــوﮮ!
خـبــــری از دل تنـگـــﮯ ِ تــــو نمــی شـود!
.
.
.
بـــرمیگــــردم چــون
دلـتنــگـت مـــی شـــوم!!!
امشـب کسـی بـه سیـب دلــم ناخنـک زده است!
بــر زخمــ ـهای کهنـــه ی قلبـــم نمـک زده است!
ایـن غــم نمــی رود بـه خـــدا از دلــم، مخـــواه!
خــون است اینـکه بـــر جگــــر ِ مـن شتـک زده است
قصـــدم گلایــه نیــست، خــودت جــای مـن، ببـیــن
مـا را فقــط نـه دوسـت، نـه دشمـن، فلـک زده است!
امـــروز هــم گـــذشت و دلـت میـهمان نـشد
بــر سفـــره ای که نـان دعــایـش کپــک زده است!
هــر شب مـن -آن غــریبـه کـه بـاور نمــی کنـد
نــامــــرد روزگار، بـه او هـم کلـک زده است-
دارد بــه بــاد مـی سپـــرد ایـــن پیــام را:
سیــب دلـــم بـــرای تــو ای دوست، لــک زده است!

متن دعایی که حضرت سیدالشهدا در روز عاشورا به فرزند خود امام سجاد (ع) آموخت به شرح زیر است:
از حضرت زینالعابدین علیه السلام روایت شده که میفرمایند:
"پدرم در روز عاشورا مرا به سینه خویش چسبانید و در حالی که از زخمهایشان خون، فوران میکرد،
فرمود: ای فرزند! دعایی را که فاطمه علیها السلام آن را به من آموخت فراگیر، او از رسول الله صلی الله علیه و آله
و آن حضرت نیز از جبرییل آن را فرا گرفته بود
تا در حوائج، مهمّات، اندوه و حوادث تلخی که بر او وارد میشود و پیشآمدهای عظیمی که رخ میدهد آنرا بخواند."
سپس فرمود:
بخوان:
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ
بِحَقِّ یس وَ الْقُرآنِ الْکَرِیمِ وَ بِحَقِّ طه وَ الْقُرآنِ الْعَظِیمِ یا مَنْ یَقْدِرُ عَلَی حَوائِجِ السّائِلِینَ
یا مَنْ یَعْلَمُ ما فِی الضَّمِیرَ یا مُنَفِّسَ عَنِ الُمَکُرُوبِینَ
یا مُفَرِّجَ عَنِ الْمَغْمُوْمِینَ یا راحِمَ الشَّیْخِ الْکَبیرِ
یا رازِقَ الطِّفْلِ الصَّغِیرِ، یا مَنْ لا یَحْتاجُ اِلَی التَّفْسِیرِ
صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ
وَ افْعَلْ بِی کَذا وَ کَذا
به جای «و افعل بی کذا و کذا» حاجات خود را ذکر کنی.
(دعوات، قطبالدین راوندی، ص54)
دیشبی بابام یه کبوتر که بالش بدجوری زخمی شده بود با خودش آورد خونه ؛ حیوونی رو زده بودن که بعدش سرشو ببُرن اونم با دست خالی!!! :(
نزدیکای محل کارشون یه انباریه که این حیوونای زبون بسته واسه از سرما هلاک نشن میرن اونجا ؛ یکسری هام که اینجوری قصد جون اینا رو میکنن... :(:(
چه گناهی کردن آخه؟
یکی نیس بگه مورچه چیه که کله پاچه ش باشه؟
هیییییییی :(
زیاد از پرش خون رفته بود ؛ بالشو بستیم و آب و دونی هم واسش گذاشتیم
قرار گذاشتم که خوب که شد ببرمش حرم آزادش کنم . اینجوری اونجا نه دیگه تنهاس نه اینکه کسی میتونه آزارش بده :) ;)
خوش به حالش ؛ چه جای خوبی .... نه؟
ای خـــدا کـاش کـه مـن یک کبـوتــــر بـودم
روی ایـــن گنبـــد زرد شـاد مـی آســودم
مـــی زدم بـال و پـــری دور تـا دور حــرم
از دلــم پـــر مـی زد مـاتـم و غصــه و غـم