هــَر آینـہ پُشت ِ سـَر ، تباه اَز دورے
هــَر پنجـــِـره پیــش رُو ، سیاه اَز دورے
مـَטּ فاصــِـلـہ دَر فاصــِـلـہ ڪَم خواهَم شُد
آنـــــگاه ،
نــــگاه ،
گــاه ،
آه اَز دورے...
اِحساלּ اَفشارے
هــَر آینـہ پُشت ِ سـَر ، تباه اَز دورے
هــَر پنجـــِـره پیــش رُو ، سیاه اَز دورے
مـَטּ فاصــِـلـہ دَر فاصــِـلـہ ڪَم خواهَم شُد
آنـــــگاه ،
نــــگاه ،
گــاه ،
آه اَز دورے...
اِحساלּ اَفشارے
در میان مـن و تــو فاصــــله هاست
گاه میاندیشم میتـــوانی تــو
به لبخنـــッـــدی
ایـن فاصـــله را بــــرداری...
حمیــــد مصـــدق
مینویسم دیـــــدار
تــو اگـــر بی مـن و دلـــ تنــگ منی
یک به یک فاصـــله ها را بـــردار...
میـــلاد تهــــرانی
مثـــل عکس رخ مهتـاب که افـــتاده در آب
در دلــم هستی و بیـــن مـن و تــو فاصــــله هاست...
فاضل نظری
ببـــیـــن...
ایـن اسمش دلــــ ه !
اگر قـــرار بــود بــفهمــ ه کــ ه فـاصلـ ه یـعنــی چــــی...
اگر قـــرار بـود بــفهمــ ه کــ ه نـمیـشــــ ه ...
میــشد مغــــز !
دلـــ ه ...
نمــی فهمــــ ه ... !
چقدر فاصله اینجاست بین آدم ها
چقدر عاطفه تنهاست بین آدم ها
کسی به حال شقایق دلش نمی سوزد
و او هنوز شکوفاست بین آدم ها
کسی به خاطرپروانه ها نمی میرد
تب غرور چه بالاست بین آدم ها
و ازصدای شکستن کسی نمی شکند
چقدر سردی وغوغاست بین آدم ها
میان کوچه دل ها فقط زمستانست
هجوم ممتد سرد ماست بین آدم ها
ز مهربانی دل ها دگر سراغی نیست
چقدر قحطی رویاست بین آدم ها
کسی به نیت دل ها دعا نمی خواند
غروب زمزمه پیداست بین آدم ها
و حال آینه را هیچ کس نمی پرسد
همیشه غرق مدا راست بین آدم ها
غریب گشتن احساس درد سنگینی ست
و زندگی چه غم افزارست بین آدم ها
مگر که کلبه دل ها چقدر جا دارد؟
چقدر راز و معماست بین آدم ها
سلام آبی دریا بدون پاسخ ماند
سکوت ، گرم تماشاست بین آدم ها
چه ماجرای عجیبی ست این تپیدن دل
و اهل عشق چه رسواست بین آدم ها
چه می شود همه از جنس آسمان باشیم؟
طلوع عشق چه زیباست بین آدم ها
میان این این همه گل های ساکن اینجا
چقدر پونه شکیباست بین آدم ها
تمام پنجره ها بی قرار بارانند
چقدر خشکی و صحراست بین آدم ها
و کاش صبح ببینم که باز مثل قدیم
نیاز و مهر و تمناست بین آدم ها
بهار کردن دل ها چه کار دشواریست
و عمر شوق،چه کوتاست بین آدم ها
میان تک تک لبخندها غمی سرخ ست
و غم به وسعت یلداست بین آدم ها
به خاطر تو سرودم چرا که تنها تو
دلت به وسعت دریاست بین آدم ها......
دچـــار یعنی عاشق!!
و فکر کن کـ ِ چـ ِ تنهاست
اگر کـ ِ ماهی کوچکــ
دچــار دریای بی کـــران باشد
دچـــار باید بود ...
وگرنه زمزمه حیرت میان دو حرف حرامـــ خواهد شد
و عشــــــق صدای فـاصـلهــ هاست ...
فـاصـلهــ ـهایی که غرق ابهامند ...
« سهراب »