دنیای خاکستری تنهایی اَم...

به یاد آرزوهایم سکوتی میکنم بالاتر از فریاد...

دنیای خاکستری تنهایی اَم...

به یاد آرزوهایم سکوتی میکنم بالاتر از فریاد...

دنیای خاکستری تنهایی اَم...

- یادت/یادم باشد...

✦هیـــچ وقت خودت را برای کسی شـَرح نده...
کسی که تـو را دوست داشته باشد ،
نــیازی به این کار ندارد
و کسی که تـو را دوست ندارد ،
آن را بـاور نخواهد کرد...
------------------------------------------------------
✧دل بهـــر شکستن است ، بیـــهوده مـَرنــج...!
------------------------------------------------------
✦آرام آرام ،
دانه دانه ،
سنگ ریـزه می اندازی
میان بــرکه ی کوچک تنهایی هایم...
چه ساده
پـریشانم میکنی ،
چه ساده
میخنـدی...
------------------------------------------------------
✧تـو مپنـدار که خاموشی من
هست بـُرهان فــَراموشی من...
------------------------------------------------------
✦هـوای ابر پاییـزم به آسانی نمی بارم...
ولی با تـو ، فقـط با تـو هــزاران گفتنی دارم!
------------------------------------------------------
✧من از نزدیک بودن های دور می ترسم...

نویسندگان

۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «شور عشق» ثبت شده است

javan-mard

جوانمرد دعا می کرد و از خدا آینه هایی می خواست تا خود را در آن ببیند .

خدا دعایش را برآورده نمی کرد و جوانمرد بر اجابت دعایش اصرار می ورزید .

روزی، عاقبت، دعای جوانمرد مستجاب شد و خدا آینه ای به او داد و جوانمرد ،حقیقت خود را دید .

پیراهنی بود از چرک و ناپاکی !

جوانمرد ترسان شد و گفت : نه خدایا ، اما این من نیستم .

پس کجاست آن همه شور و آن همه عشق و آن همه سوز و گداز که در من بود ؟

خدا گفت : آن سوز و گداز و آن شور و عشق که تو نیستی ، آن منم ، که گاهی در جامه ی تو می روم .

وگرنه تو همینی که می بینی . جوانمرد خاموش شد ودیگر هیچ نگفت ...


عرفان نظر آهاری ... کتاب "جوانمرد ، نام دیگر تو "

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۰ دی ۹۱ ، ۱۴:۴۲
بی ستاره ...